امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



تقریبا همه ما به اسرار و رمز و رازهای قدیمی علاقه داریم اما اگر نگاهی به این اتفاقات عجیب بیندازید قول می دهم نظرتان کمی تغییر می کند. این ها مفقودی هایی هستند که هیچ نشانی از خود به جای نگذاشته اند. 

 بتی پیج مانکن آمریکایی

بتی پیج مانکن معروف آمریکایی ناگهان در سال ۱۹۵۰ ناپدید شد. در واقع به مدت ۳ دهه کسی از مکان او اطلاعی نداشت. بعدها مشخص شد که او در طول این دوره زندگی آشفته ای را می گذرانده. زندگی پر از بیماری های ذهنی، فقر و ازدواج های ناموفق. تا این که در سال ۲۰۰۸ در سن ۸۵ سالگی فوت کرد.

 

سرنشینان کشتی MV Joyita

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون  ,مفقودی‌ها

در سال ۱۹۵۵ کشتی ماهیگیری MV Joyita ناپدید شد. این کشتی مرتب سفرهای ۴۸ ساعته از ساموآی غربی تا فاکائوفو در جزایر توکلائو داشت. تیم جستجو فقط توانستند لاشه کشتی را پیدا کنند اما هیچ اثری از ۲۵ سرنشین آن نبود. محتویات کشتی ۵ هفته بعد شناور روی آب پیدا شد اما باز هم هیچ خبری از سرنشینان کشتی نبود.

 

بمب افکن استراتژیک B-47

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون  ,مفقودی‌ها

در تاریخ دهم مارس ۱۹۵۶، ۴ بمب افکن استراتژیک پایگاه فلوریدا را برای یک پرواز بدون توقف به مقصد پایگاه هوایی گوریر در موروکو ترک کردند. اولین توقف برای سوخت گیری بدون هیچ حادثه ای انجام شد اما در دومین توقف به طور مرموزی یکی از بمب افکن ها ناپدید شد و تحقیقاتی که برای پیدا کردن آن انجام شد بی نتیجه ماند.

 

آملیا ارهارت

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون  ,مفقودی‌ها

املیا ارهارت نخستین خلبان زن که پروازهای انفرادی در آتلانتیک داشت جایی برای خود در تاریخ باز کرد. حادثه مفقود شدن این خلبان بیشتر از مهارت هایش او را مشهور کرد. هواپیمای او در سال ۱۹۳۷ هنگام پرواز بر فراز اقیانوس آرام مفقود شد و تنها توضیحی که می توان برای این اتفاق پذیرفت سقوط او در اقیانوس است. البته برخی هم معتقدند که توسط ارتش ژاپن دستگیر شده است.

 

لوئیس لوپرنس

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون  ,مفقودی‌ها

لوئیس لوپرنس نخستین فیلم تاریخ را فیلمبرداری کرده است و به همین دلیل او را پدربزرگ فیلم نامیده اند. لوئیس پس از ملاقات برادرش در سال ۱۹۸۰ کاملا ناپدید شد و هیچ اثریاز خودش به جا نگذاشت. خیلی ها معتقدند لوئیس خودکشی کرده یا غرق شده و یا ترور شده است.

 

پرواز ۳۷۰ هواپیمای مالزی

  اخبار گوناگون  ,خبرهای  گوناگون  ,مفقودی‌ها

هواپیمای شماره ۳۷۰ مالزی یکی از مرموزترین موارد مفقودی در تاریخ مدرن است. این هواپیما با ۲۲۷ مسافر و ۱۲ خدمه ابتدا از رادار اتاق کنترل زمانی که در فضای هوایی ویتنام بود ناپدید شد. هیچ سیگنالی از این هواپیما دریافت نشد و بعد از تحقیقات نتوانستند اثری از آن پیدا کنند. به گفته ای دولت اوکراین این هواپیما را فرونشانده است و برخی نیز معتقدند که خلبان هواپیما خودکشی کرده است.

 

 اخبار گوناگون -  بدونیم/ برترینها 

نظرات (0) کلیک ها: 478

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

طراح بریتانیایی James Whitaker منزلی مسکونی برای زندگی در کویر طراحی کرده که انرژی لازم را از انرژی خورشیدی تامین می‌کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از اینهبیتت، این اقامتگاه مسکونی Joshua Tree  نام دارد، مساحت آن 2153 فوت مربع بوده و بر روی ستون‌های بتنی در سطح شیبدار و منطقه سنگلاخ با تخته‌سنگ‌های سست و ناپایدار ساخته شده است.

 

تمامی عناصر و محفظه‌هایی که این منزل را تشکیل داده‌اند به رنگ روشن و سفید بوده و در تمامی جهت‌ها امتداد یافته‌اند. هر یک از این کانتینرها دارای چشم‌انداز گسترده و دارای نقشه منحصربه‌فرد برای تامین حریم شخصی با توجه به استفاده اشخاص هستند.

 

داخل این منزل مدرن و مینیمالیست بوده و از ویژگی‌های آن می‌توان به زوایای مختلف، رنگ سفید سطوح، اثاثیه ساده چوبی و صندلی‌های قرمز ناهماهنگ Ron Arad اشاره کرد.

 

 

نظرات (0) کلیک ها: 473

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال


نوعی برنج هندی، عنوان بلندترین برنج دنیا را به خود اختصاص داده است.

به گزارش تسنیم، نوعی برنج باسماتی در هند وجود دارد که طول دانه‌های آن به 8.2 میلیمتر (حدود یک سوم اینچ) بالغ می‌شود. این گونه، توسط «پادما شری»، ویجی پال سینگ و دانشجوی او «آشوک کومار» تولید شده و ارتقا یافته است.

 

این بلندترین رقم برنج شناخته شده در جهان به‌شمار می‌رود.

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

 

نظرات (0) کلیک ها: 634

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

اولین پرواز آزمایشی تاکسی پرنده در دوبی


یک تاکسی پرنده در دوبی اولین پرواز آزمایشی بدون سرنشین خود را با موفقیت انجام داد. 

به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، دوبی در حال تبدیل شدن به یکی از مدرن‌ترین و به‌روزترین شهرهای جهان است.

 

قرار داشتن بلندترین آسمان‌خراش جهان و استفاده از تجهیزات مدرن آتش‌نشانی و راه‌اندازی شبکه حمل و نقل هوایی شهری سبب شده که نام دوبی با پیشرفت‌های علمی و فناوری گره خورده است.

 

در جدیدترین اقدام مسئولان این شهر حاشیه خلیج فارس، یک "ولوکوپتر"(Volocopter) هجده ملخی با ظرفیت دو سرنشین در آسمان دوبی اولین پرواز آزمایشی خود را انجام داد که در آینده به عنوان شبکه تاکسی پروازی خودکار این شهر مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

 

به گفته مقامات دوبی این سامانه ویژگی‌های منحصربفرد قابل توجهی دارد که می‌تواند کیفیت بسیار بالایی از حمل و نقل هوایی شهری را برای شهروندان فراهم کند.

 

سیستم شارژ این وولوکوپترها از نوع شارژ سریع است و می‌تواند طی دو ساعت به طور کامل شارژ شود و به علاوه 9 سیستم باتری مستقل در آنها تعبیه شده است.

 

شیخ حمدان ولیعهد امیر دوبی شخصا این پرواز آزمایشی را آغاز و مشاهده کرده است و در رابطه با روند اتصال این شبکه به دیگر وسایل حمل و نقل عمومی در دوبی اطلاعاتی کسب کرده است.

 

همانند بسیاری از برنامه‌های هوشمند حمل و نقل شخصی، مسافران قادرند مسیر حرکتی خود را با استفاده از یک اپلیکیشن هوشمند در گوشی همراه خود مشاهده کنند.

 

شکل‌گیری کامل این شبکه در پنج سال آینده انجام خواهد شد.

 

  اخبار علمی ,خبرهای   علمی, تاکسی پرنده

 

  اخبار علمی ,خبرهای   علمی, تاکسی پرنده

 

  اخبار علمی ,خبرهای   علمی, تاکسی پرنده

 

نظرات (0) کلیک ها: 604

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



عکس های پرچم ایران, تاریخ پرچم ایران

استوانه پادشاه میتانی به سال ۱۴۵۰ پیش از میلاد 

 

شیر و خورشید نیز بی گمان یکی دیگر از نشانهای ملی ایران است که سابقه ای بسیار کهن دارد . کهن ترین پیشینه این اثر ملی مربوط به استوانه ای است مربوط به پادشاه سوسه تر پادشاه میتانی است که در حدود ۱۴۵۰ سال پیش از میلاد سلطنت می کرده است . در این استوانه شکل خورشید با بالی گشوده نمایان است و میله ای در وسط آن قرار دارد و دو شیر در طرفین آن واقع است. آثار دیگر هخامنشان و چندین سنگ نگاره از شیر نشان از قدرت کشور ایران دارد . همانطور که بسیار از کشورها نمادی از حیوانات را برای خود می دانند ایران پس از اسلام شیر و خورشید باستانی را که در گذشته و شاهنشاهان باستانی نیز مورد احترام و نماد قدرت بوده را برگزیده اند.

 

عکس های پرچم ایران, تاریخ پرچم ایران

نگاره ارزشمند تندیس میترا و شیر و خورشید باستانی 

 

نخستین تصویر بر روی پرچم ایران

در سال ۳۵۵ خورشیدی ۹۷۶ میلادی که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان محمود غزنوی برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یکسره سیاه بود زردوزی کنند. سپس در سال ۴۱۰ خورشیدی(۱۰۳۱ میلادی ) سلطان مسعود غزنوی به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد تا انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی.

 

افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر

در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه هائی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت آمده بود، رسمی که به سرعت در مورد پرچمها نیز رعایت گردید. در مورد علت استفاده از خورشید دو دیدگاه وجود دارد، یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد ( اسد ) هم بوده و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است، به این ترتیب همبستگی میان خانه شیر ( برج اسد ) با میانه تابستان نشان داده می شود. نظریه دیگر بر تاًثیر آئین مهرپرستی و میترائیسم در ایران دلالت دارد و حکایت از آن دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آئین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکه ها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد.

 

پرچم در دوران صفویان

در میان شاهان سلسله صفویان که حدود ۲۳۰ سال بر ایران حاکم بودند تنها شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول بر روی پرچم خود نقش شیر و خورشید نداشتند. پرچم شاه اسماعیل یکسره سبز رنگ بود و بر بالای آن تصویر ماه قرار داشت. شاه طهماسب نیز چون خود زاده ماه فروردین ( برج حمل ) بود دستور داد به جای شیر و خورشید تصویر گوسفند ( نماد برج حمل ) را هم بر روی پرچمها و هم بر سکه ها ترسیم کنند.

 

پرچم ایران در بقیه دوران حاکمیت صفویان سبز رنگ بود و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی می کردند. البته موقعیت و طرز قرارگرفتن شیر در همه این پرچمها یکسان نبوده، شیر گه نشسته بوده، گاه نیمرخ و گاه رو به سوی بیننده. در بعضی موارد هم خورشید از شیر جدا بوده و گاه چسبیده به آن. به استناد سیاحت نامه ژان شاردن جهانگرد فرانسوی استفاده او بیرق های نوک تیز و باریک که بر روی آن آیه ای از قرآن و تصویر شمشیر دوسر علی یا شیر و خورشید بوده، در دوران صفویان رسم بوده است. به نظر می آید که پرچم ایران تا زمان قاجارها، مانند پرچم تازیان ، سه گوشه بوده نه چهارگوش.

 

پیشینه پرچم ایران, پرچم ایران

بیرق نادر لشگر شکن

 

پرچم در عهد نادرشاه افشار

نادر که مردی خود ساخته بود توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته، بار دیگر یکپارچه و متحد کند. سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا، و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چین پیش روی کرد. او تجاوز افغانها را از ایران کوتاه نمود . در همین دوره بود که تغییراتی در خور در پرچم ملی و نظامی ایران بوجود آمد.

 

درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته می شد و بر روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: " المک الله " سپاهیان نادر در تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی، پادشاه هند، کشیده شده، بیرقی سه گوش با رنگ سفید در دست دارند که در گوشه بالائی آن نواری سبز رنگ و در قسمت پائیتی آن نواری سرخ دوخته شده است.

 

شیری با دم برافراشته به صورت نیمرخ در حال راه رفتن است و درون دایره خورشید آن بازهم " المک الله " آمده است. بر این اساس میتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است. زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچم های نظامی و ملی آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.

 

پیشینه پرچم ایران, پرچم ایران

سپر بدست آمده از ارتش نادر شاه افشار

 

دوره قاجارها، پرچم چهار گوشه

در دوره قاجار که میتوان گفت یکی از ننگین ترین دوره های تاریخی ایران بوده است و ایران به مرز فروپاشی و تجزیه و خرافات های ساختگی مذهبی و هزاران گرفتاری دیگر نائل شد و در دوران آغامحمدخان قاجار، سر سلسله قاجاریان، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی این که شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و دوم این که آقامحمدخان به دلیل دشمنی که با نادر داشت سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد.

 

دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود. در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بود. نکته شگفتی آور این که شیر پرچم زمان صلح شمشیر بدست داشت در حالی که در پرچم عهد جنگ چنین نبود.

 

در زمان فتحعلی شاه بود که استفاده از پرچم سفید رنگ برای مقاصد دیپلماتیک و سیاسی مرسوم شد. در تصویری که یک نقاش روس از ورود سفیر ایران " ابوالحسن خان شیرازی " به دربار تزار روس کشیده، پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر، پیشاپیش سفیر در حرکت است. سالها بعد، امیرکبیر از این ویژگی پرچم های سه گانه دوره فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت. برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار ( جانشین فتحعلی شاه ) تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد.

 

در این دوره هم دو درفش یا پرچم به کار می رفته است که بر روی یکی شمشیر دو سر امام علی و بر دیگری شیر و خورشید قرار داشت که پرچم اول درفش شاهی و دومی درفش ملی و نظامی بود در سال ۱۲۵۲ هجری قمری در زمان محمد شاه قاجار نظام نامه ای تدوین شد که درباره پرچم ایران چنین نوشته است : "پس برای هر دولتی نشانی ترتیب داده اند . دولت ایران را هم نشان شیر و خورشید متداول بوده است و هم اکنون نیز همین است .

 

قریب سه هزار سال بلکه بیشتر از زمان زرتشت همین علامت بوده زیرا نشان آفتاب و نیروی شگفت انگیز خداوند است و شیر هم نشان از قدرت و هم برای آنکه اکثر شهرهای ایران در اقلید چهارم واقع است و حرکت شمس هم در فلک چهارم است از این جهت شیر و خورشید را تغییر نداده اند و همان قرار سابق امروز برقرار است ".

 

پیشینه پرچم ایران, پرچم ایران

بیرق فتحلی شاه قاجار

 

امیرکبیر و پرچم ایران

میرزا تقی خان امیرکبیر، بزرگمرد تاریخ ایران، دلبستگی ویژه ای به نادرشاه داشت و به همین سبب بود که پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه می کرد شرح زندگی نادر را بخواند. امیرکبیر همان رنگ های پرچم نادر را پذیرفت، اما دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد ( بر خلاف شکلسه گوشه در عهد نادرشاه ) و سراسر زمینه پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتی متر در گوشه بالائی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پائین پرچم دوخته شود و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گیرد، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود.

 

بدین ترتیب پرچم ایران تقریباٌ به شکل و فرم پرچم امروزی ایران درآمد.با پیروزی جنبش مشروطه خواهی در ایران و گردن نهادن مظفرالدین شاه به تشکیل مجلس، نمایندگان مردم در مجلس های اول و دوم به کار تدوین قانون اساسی و متمم آن می پردازند. در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده بود: " الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است"، کاملا مشخص است که نمایندگان در تصویب این اصل شتابزده بوده اند. زیرا اشاره ای به ترتیب قرار گرفتن رنگها، افقی یا عمودی بودن آنها، و این که شیر و خورشید بر کدام یک از رنگها قرار گیرد به میان نیامده بود.

 

همچنین درباره وجود یا عدم وجود شمشیر یا جهت روی شیر ذکری نشده بود. به نظر می رسد بخشی از عجله نمایندگان به دلیل وجود شماری روحانی اسلامی در مجلس بوده که استفاده از تصویر را حرام می دانستند. نمایندگان نواندیش در توجیه رنگهای به کار رفته در پرچم به استدلالات دینی متوسل شدند، بدین ترتیب که می گفتند رنگ سبز، رنگ دلخواه پیامبر اسلام و رنگ این دین است، بنابراین پیشنهاد می شود رنگ سبز در بالای پرچم ملی ایران قرار گیرد.

 

در مورد رنگ سفید نیز به این حقیقت تاریخی استناد شد که رنگ سفید رنگ مورد علاقه زرتشتیان است، اقلیت دینی که هزاران سال در ایران به صلح و صفا زندگی کرده اند و این که سفید نماد صلح، آشتی و پاکدامنی است و لازم است در زیر رنگ سبز قرار گیرد. در مورد رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهید در اسلام، و جان باختگان انقلاب مشروطیت به ضرورت پاسداشت خون شهیدان اشاره گردید.

 

وقتی نمایندگان روحانی با این استدلالات مجباب شده بودند و زمینه مساعد شده بود، نواندیشان حاضر در مجلس سخن را به موضوع نشان شیر و خورشید کشاندند و این موضوع را این گونه توجیه کردند که انقلاب مشروطیت در مرداد (سال ۱۲۸۵ هجری شمسی ۱۹۰۶ میلادی) به پیروزی رسید یعنی در برج اسد(شیر). از سوی دیگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو علی هستند و اسدالله از القاب امام علی است، بنابراین شیر هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شیعیان در مورد خورشید نیز چون انقلاب مشروطه در میانه ماه مرداد به پیروزی رسید و خورشید در این ایام در اوج نیرومندی و گرمای خود است پیشنهاد می کنیم خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنیم که این شیر و خورشید هم نشانه علی باشد هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان و البته وقتی شیر را نشانه پیشوای امام اول بدانیم لازم است شمشیر ذوالفقار را نیز بدستش بدهیم. بدین ترتیب برای اولین بار پرچم ملی ایران به طور رسمی در قانون اساسی به عنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد.

 

رضا شاه پهلوی و پرچم :

پس از کودتای ۱۲۹۹ شمسی و تغییر خاندان سلطنتی تغییراتی در زمینه بیرق ایران صورت گرفت . در زمان قاجار شیر ها به صورت زنیدیده می شدند که چشم و ابرو و زلف داشتند . رضا شاه در طی بخشنامه ای دستور داد شیر پرچم را به صورت چهره ای با صلابت و خشمگین ترسیم نمایند.

 

در زمان وی سه درفش ملی وجود داشت :

پرچم رسمی ایران ( دولتی ) : سبز و سفید و قرمز با شیر و خورشید و تاج سلطنتی و شمشیر

 

پرچم نظامی : سبز و سفید و قرمز به همراه شیر و خورشیدی و تاج شاهنشاهی که اطراف آنرا برگ خرما گرفته است و شمشیر

 

پرچم ملی : سبز و سفید و قرمز بدون شیر و خورشید که برای جشنها – موسسات و اماکن برافراشته میشد .

 

جنس درفش رضا شاه پهلوی از ابریشم به رنگ آبی آسمانی بوده است و در بالای آن آرم شیر و خورشید به همراه تاج سلطنتی و برگ های خرما منقوش بوده است . هر کجا که این درفش برافراشته می شده است به این  معنی  است که خود شاهشناه حضور یافته است و برافراشته شدن آن به عهده ماموران گارد است .مهر سلطنتی رضا شاه پهلوی عبارت است از دو شیر به پا خواسته که یک دست از آنان از تاج شاهنشاهی محافظت می کند و دست دیگر محوطه بیضی شکلی است که در آن نوشته شده بوده "پهلوی شاهنشاه ایران " . این مهر بسیار شبیه به مهر فرزندش است .

 

پیشینه پرچم ایران, پرچم ایران

مهر سلطنتی محمد رضا شاه پهلوی

 

پیشینه پرچم ایران, پرچم ایران

پرچم ایران در زمان رضا شاه پهلوی

 

محمد رضا شاه پهلوی و پرچم :

این نشان بنا به گفته مورخین به زمان شاهنشاهی بهرام گور باز می گردد . بنا به گفته فردوسی بزرگ بهرام گور شاهنشاه ساسانی خود را یکی از وارثان اصلی تاج و تخت کیانی ایران زمین می دانسته ولی میدید که به جای او خسرو به تخت شاهنشاهی رسیده و بزرگان کشور به  او رای داده اند. پس بنای پس گرفتن تاج کیانی از خسرو را گذاشت و به همین جهت تاج شاهنشاهی ایران بنا به درخواست او در وسط میدان شهر گذاشته شد و دو شیر را برای حفاظت از آن رها کردند .

 

مقرر شد هر یک از دو شاهزاده ( خسرو و بهرام ) اگر توانستند تاج شاهنشاهی ایران را از بین دو شیر رها سازند آن شخص پادشاه رسمی ایران خواهد شد . روز موعود خسرو از این کار دوری کرد و ریسک اش را نپذیرفت و میدان به بهرام واگذار شد . بهرام با شجاعت و مهارت و نبردی طولانی توانست تاج را بردارد و در نهایت با گرزی هر دو شیر را از پای در آورد . همین امر موجب گردید از زمان ناصرالدین شاه سرداران و فرماندهان بر کلاه خود همچنین علامتی را نصب کنند .

 

مهر سلطنتی ایران نیز که دو شیر محافظت از تاج شاهنشاهی را بر عهده دارند از ان زمان سرچشمه گرفته است . زیرا خود رضا شاه از سرداران آن روزگار بود و پس از تلاش و لیاقت کافی برای رسیدن به اریکه شاهنشاهی همان نشان را با کمی تغییرات نشان رسمی ایران کرد . امروزه کشور پادشاهی انگلستان نیز نمادی بسیار شبیه به این نشان ایرانی برای خود بر گزیده اند.

 

در سال ۱۳۳۶ منوچهر اقبال، نخست وزیر وقت به پیشنهاد هیاًتی از نمایندگان وزارت خانه های خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طی بخش نامه ای ابعاد و جزئیات دیگر پرچم را مشخص کرد. بخش نامه دیگری در سال ۱۳۳۷ در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طی آن مقرر گردید طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد .

 

پیشینه پرچم ایران, پرچم ایران

 پرچم بعد از انقلاب اسلامی 

 

در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۵۸ در مورد پرچم گفته شده است که پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز، سفید و سرخ تشکیل می شود و نشانه جمهوری اسلامی در وسط آن قرار دارد .

 

این کار مبنی بر فرمان روح الله خمینی انجام شد که گفته بود "بیاندازید این شیر و خورشید منحوس را " ولی پس از ۲۷ سال در سال ۱۳۸۴ مجلس شورای اسلامی در "قسمت تحقیقات مجلس" با بررسی های تاریخی نشان شیر و خورشید را یک نماد ملی و ایرانی نامید و در طی گزارشی که در روزنامه آفتاب یزد انتشار یافت آن را بی ارتباط به نشان شاهنشاهی ایران دانست و پیشنهاد بازگشت تندیس شیرهای ایرانی در میادین و ساختمانهای دولتی را دادند .

منبع:andisheahj.loxblog.com

نظرات (0) کلیک ها: 700

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



کریس کوآلِی مردی است که در مینه سوتا به سبز انگشتی مشهور بوده و هنرش پرورش میوه ها و سبزیجات غول پیکر است.

به گزارش جام جم آنلاین،  کریس کوآلِی 34 ساله ملقب به سبز انگشتی نام مردی است که در مینه سوتا مشغول پرورش میوه ها و سبزیجات غول پیکر است و برای همین به چنین نامی شهرت یافته است.

 

کریس در امور مالی یک شرکت بازاریابی کار می کرد اما به خاطر علاقه و داشتن اطلاعات بسیار در زمینه کشاورزی از سه سال پیش به طور جدی فعالیتش را در این زمینه آغاز کرد.

 

وی برای پروش یک هویج غول پیکر برنامه ریزی کرد و 2 سال تمام مانند یک کودک از آن مراقبت نمود تا بالاخره به آن چیزی که مد نظرش بود رسید.

 

کریس به غیر از هویج دستاوردهای عظیم الجثه دیگری مانند گوجه فرنگی، کدوتنبل و هندوانه های بزرگ نیز دارد.

 

آقای سبز انگشتی مشهور موفقیت خود را در زمینه کشاورزی به هم اثبات نمود و اکنون از شهرت فراوانی برخوردار است.

 

اما کریس مجبور شد یک قدم جلوتر برود و در حال حاضر بزرگترین هویج دنیا را به دست آورده است - با وزن و وزن گیاه ریشه ای 22.4 کیلوگرم است.

 

رکورد قبلی که در رابطه با بزرگترین هویج جهان در گینس ثبت شده بود مربوط به پیترگلازبروک متعلق به نیوآرک در نیوجرسی سال 2014 بود که چیزی حدود 20 پوند وزن داشت (هر پوند معادل 453.56 گرم) اما کریس تصمیم گرفت پایش را از آن رکورد فراتر بگذارد، برای همین یک هویج با دو فوت ارتفاع(هر فوت معادل برابر 30.5 سانتی متر) و 22 پوند وزن پرورش داد.

 

اخبار,اخبار گوناگون,بزرگترین هویج جهان

 

اخبار,اخبار گوناگون,بزرگترین هویج جهان

 

اخبار,اخبار گوناگون,بزرگترین هویج جهان

 

اخبار,اخبار گوناگون,بزرگترین هویج جهان

نظرات (0) کلیک ها: 583

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



اخبار,اخبار گوناگون, درنده ترین قورباغه دنیا

قورباغه ای که 68 میلیون سال پیش در ماداگاسکار منقرض شده بود دوباره سر و کله اش پیدا شده است.

به گزارش جام جم آنلاین،  بزرگ ترین قورباغه تاریخ دنیا قورباغه ای به نام «بیلزبوفو» است که 68 میلیون سال پیش در ماداگاسکار زیست کرده و منقرض شده است. اکنون قورباغه ای مشابه همین قورباغه در آمریکای جنوبی کشف شده، قورباغه ای که باعث شده تا پژوهشگران و دانشمندان به این نتیجه برسند که «بیلزبوفو» برگشته است. این قورباغه شاخدار است و آرواره هایی قدرتمند دارد و از اینرو قدرتمندترین قورباغه دنیا به نظر می رسد. این قورباغه شاخدار به اجداد ماداگاسکاری خود شباهت بسیار زیادی دارد. نوع ماقبل تاریخ این قورباغه از جانوران گوشتی تغذیه می کرده و قادر بوده تا پرنده ها و دیگر جانوران کوچک ماقبل تاریخ را ببلعد.

 

اخبار,اخبار گوناگون, درنده ترین قورباغه دنیا

 

اخبار,اخبار گوناگون, درنده ترین قورباغه دنیا

 

اخبار,اخبار گوناگون, درنده ترین قورباغه دنیا

 

اخبار,اخبار گوناگون, درنده ترین قورباغه دنیا

 

این هم تصویری از نوع ماقبل تاریخ این قورباغه درنده:

 

اخبار,اخبار گوناگون, درنده ترین قورباغه دنیا

 

نظرات (0) کلیک ها: 550

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



دوران ساسانيان, اولین لوله کشي آب

لوله کشي آب در دوران ساسانيان

 

از آنچه که از دوران ساسانيان به جا مانده است؛ مي توان به خوبي دريافت که در اين دوران توجه ويژه‌اي به آبرساني کشاورزي و شهري شده است، اين در حالي است که متاسفانه کارهاي مهم پژوهشي در نشان دادن پيشرفت‌هاي دوران ساسانيان انجام نشده است؛ يکي از دستاوردهاي ارزشمند ساسانيان در زمينه فناوري که حتي امروز نيز تحسين برانگيز است، « لوله کشي آب شهري و کشاورزي» بوده است که شايد براي نخستين بار در جهان پديد آمده باشد.

 

ايرانيان از گذشته‌هاي دور از لوله کشي آب آشاميدني بهره‌مند بوده‌اند؛ با اين سيستم لوله کشي، آب آشاميدني به درون خانه‌ها آورده مي‌شد. بايد اذعان داشت که لوله کشي آب در دوران ساسانيان بر پايه يافته‌هاي بسيار پيشرفته دانش آن روز انجام گرفته است.

 

مردم در دوران ساسانيان با اين فناوري، چشمه‌هايي که در پايين شهر قرار داشته اند را لايروبي کرده و با ايجاد حفره، آن را با ساروج اندود مي‌کرده‌اند و درست همانگونه که امروزه با لوله‌هاي فلزي انجام مي‌شود، آب چشمه‌ها را به سمت شهر مي‌آورده‌اند؛ آنگاه به جاي اتصال‌ها و يا جوشکاري امروزي براي چسباندن لوله‌ها به هم، روش اتصال لوله‌هاي سفالي از راه ساخت جفتي نر و ماده انجام مي‌گرفته است.

 

آنها پس از اتصال تنبوشه‌هاي نر و ماده، دور آنها را با ساروج که ماده‌اي ساخته شده از آهک، گچ، سفيد تخم مرغ و چيزهاي ديگر بود، مي پوشاندند.

اين کوزه‌هاي سفالي به شکل ويژه‌اي اتصال يافته‌اند؛ جالب اين‌که چون در بعضي مکان ها خانه‌ها در بلندي جاي داشتند، لوله‌کشي ستايش انگيزي به شکل مارپيچ انجام گرفته که برپايه دانش مهندسي پيشرفته‌اي بوده است؛ اين لوله کشي به گونه‌اي بوده تا از لحاظ آسايش و دسترسي به آب هيچ گونه دشواري نباشد.

 

در اين نوع لوله کشي هنگام برداشت از آب به‌جاي استفاده از شير و فلکه‌هاي امروزي يک ابزار چوبي به‌کار برده مي‌شد که مانند چوب پنبه بكار گرفته شده در بطري‌هاي امروزي بوده است.

 

نمونه شگفت انگيزي که نشان دهنده لوله کشي کوزه‌اي براي آبياري کشاورزي، در روستاي پيروزآباد اسلام آباد غرب است، در واقع فناوري بکار رفته در دوران ساسانيان را به تصوير مي کشد و اين واقعيت را نشان مي دهد که بي گمان، دوران فرمانروايي حدود چهار صد ساله اين خاندان ايران، سرآمد پيشرفت کشاورزي در دوران باستان بوده است.

 

موضوع بسيار مهمي که بايد يادآور شد، اين است که تلاش براي رسيدن به چنين فناوري آبرساني به جهت نياز فراوان به آب بوده است؛ اين نکته با توجه به اين‌که سرزمين هاي ساساني به هيچ وجه با کمبود آب مواجه نبوده‌اند جاي بسي تامل دارد.

 

دوران ساسانيان, اولین لوله کشي آب

يکي از دستاوردهاي ارزشمند ساسانيان لوله کشي آب شهري و کشاورزي بوده است

 

نخستین بار در سال ۱۳۰۱طرح احداث شبکه های لوله کشی آب شرب شهرهای ایران بررسی شد و بخشی از شهرهای آبادان،مشهد وبیرجند لوله کشی شد.اولین سازمان آب رسانی شهری در ایران بنگاه مستقل خیریه آبلوله بیرجند بود که در سال ۱۳۰۲با احداث وبهره برداری یک رشته لوله به طول ۹ کیلومتر و یک منبع وقنات تامین کننده آب،فعالیت خود را آغاز کرد.

 

پیش از فعالیت موسسه آب بیرجند،آب مورد نیاز ساکنان این شهر چون دیگر شهرها از آب انبارهایی تامین می شد که افراد خیر ونیکوکار در شهرها بنا می کردند.آب انبارهای شهر بیرجند را با آب قنوات آبادی های دامنه کوه باقران پر می کردند.فکر احداث شبکه لوله کشی و تامین آب سالم و بهداشتی برای مردم شهر در پایان جنگ جهانی اول مطرح شدودر اجرای این طرح از لوله هایی که ارتش انگلستان برای لوله کشی کمپ های نظامی خود به منطقه سفیدابه واقع در۲۵۰کیلومتری بیرجند ونقاط دیگر آورده وبلااستفاده مانده بود استفاده شد.برای تامین آب مورد نیاز،بعضی از مالکین سهم خود ازقنات علی آباد را واگذار کردند و با همت معتمدین و مسئولین شهر کمیسیون لوله کشی تشکیل و برای احداث خط لوله و منبع اقدام به جمع آوری اعانه کرد.

 

رشته لوله ای که آب قنات را به شهر بیرجند می آورد۹کیلومتر طول داشت.در مرتفع ترین نقطه شهر آب را به داخل منبع می ریخت و از آنجا آب سالم با دو رشته لوله که در مسیر آن شیرهای برداشت نصب شده بود در دسترس مردم قرار می گرفت.در تهران آب مشروب اهالی قبل از احداث شبکه لوله کشی با ابتدایی ترین روش های استحصال آب یعنی از طریق۴۸رشته قنات وقفی و خصوصی تامین می شد.

 

محل ظهور قنات ها از محل سکونت و زیستگاه های مردم دور بود،به همین دلیل،فرسنگ ها فرسنگ،گذرگاه های آبی برای انتقال آب بنا می شد تا آب به محل زندگی می رسید.آب در مسیر طولانی خود،پس از گذشتن از نهرها و گذرگاه های آبی روباز،با انواع آلایش ها و ناپاکی ها برخورد می کرد وبا انواع ضایعات مواد پاک کننده و شو ینده ها و سیاهی و دوده ی ظرف ها و خاکروبه خانه ها،زباله ها و لاشه حیوانات و سایر آلودگی ها،مخلوط می شد و سرانجام به آب انبارهای خانگی می رسید.آب انبارهاآن زمان یا عمومی بودند و یا خصوصی.

 

آب انبارهای عمومی بزرگ تر بوده و دارای پله های زیادی بودند(گاه تا ۴۰پله)در بعضی از آب انبارها به کیفیت آب توجه می شد و در این آب انبارها مقادیری آهک،خاکستر،ذغال برای تصفیه و ته نشینی مواد معلق به آب اضافه می کردند تا در جهت بهداشتی بودن آب اقدامی کرده باشند.سال های متمادی آب تهران از طریق قنوات تامین می شد اما افزایش روز افزون جمعیت شهر و همچنین شیوع بیماری های ناشی از نوشیدن آب آلوده،مسئولان را به فکر چاره جوئی انداخت و از سال۱۳۰۱به بعد متوجه شدند که تنها راه برطرف کردن مشکلات آب تهران،لوله کشی آب مصرف شهر و جلوگیری از اتلاف آن است.

 

در سال ۱۳۰۶عملیات احداث مجرای رودخانه کرج به تهران آغاز شد و عملیات اجرایی این طرح از روستای"بیلقان کرج"تا"جمشیدآباد"تهران به طول۵۳کیلومتر۴ماه طول کشید.۲۰کیلومتر از این مسیر را کانال کشی کرده بودند اما این آب در مسیر هرز می رفت وانواع آلودگی را دربرداشت.درسال۱۳۳۰طرح اول لوله کشی آب تهران براساس جمعیت۹۰۰هزارنفرجمعیت این شهراجرا شد.

 

در محاسبات تامین و برداشت آب از رودخانه کرج میزان مصرف آب برای هرنفربین۱۵۰تا۳۰۰ لیتر در شبانه روزی درنظر گرفته شده بود و برای آبگیری هر هکتار درختکاری اراضی نیم لیتر درثانیه آب محاسبه شده بود.ظرفیت دو لوله آبرسانی از محل آبگیر بیلقان رودخانه کرج تا اولین تصفیه خانه آب واقع در منطقه جلالیه ۲۵۶۰۰۰مترمکعب در شبانه روز تعیین شده بود./بیتوته


منابع:rmohamadrezaei.blogfa.com

fardanews.com

نظرات (0) کلیک ها: 520

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

p5jsnro7ewaowp2d.jpg

طبیعی است که کاخ‌های ریاست جمهوری از آنجا که بیشتر در معرض توجه دیگر ملت‌ها هستند، با شکوه هرچه تمام‌تر ساخته شوند.

 کشورها از این ساختمان‌های حیرت‌آور اغلب برای به‌رخ‌کشیدن هویت فرهنگی‌شان به جهان،‌ استفاده می‌کنند، از «پالاسیو دا الورادا»ی (Palacio da Alvorada) مدرن در برزیل گرفته تا کاخ ریاست جمهوری رنگ‌آمیزی‌شده‌ی ویتنام.


کاخ ریاست جمهوری لهستان،‌ ورشو

 

کاخ ریاست جمهوری لهستان در ورشو برای اولین بار در سال ۱۶۴۳ توسط معمار لهستانی «کریستیان پیوتر آیگنر» (Chrystian Piotr Aigner) طراحی و ساخته شد. ولی این ساختمان تا سال ۱۸۱۸ برای امور بروکراتیک مورد استفاده قرار نگرفت. در جلوی ساختمان مجسمه‌ای از «یوزف پنیاتوفسکی» (Jozef Poniatowski)،‌ یک ژنرال لهستانی خودنمایی می‌کند.


کاخ بلم (Belem Palace)، لیسبون، پرتغال

 

کاخ بلم واقع در لیسبون پرتغال،‌ در سال ۱۷۵۴ کامل شد. در ابتدا این کاخ منزلگاه تنی چند از شاهان پرتغال بود. اما در سال ۱۹۱۰ به اقامتگاه رسمی روسای جمهور تبدیل شد.


پالاسیو دا الورادا، برزیلیا،‌ برزیل

 

پالاسیو دا الورادا توسط معمار برزیلی،‌ اسکار نیمی‌یر (Oscar Niemeyer) طراحی و در سال ۱۹۵۲ کامل شد. این اقامتگاه ریاست جمهوری واقع در بریزیلیا، طی سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ مورد بازسازی گسترده قرار گرفت. برای این بازسازی بیش از ۱۸ میلیون دلار هزینه شد.

کاخ الیزه (Élysee Palace)،‌ پاریس،‌ فرانسه

 

کاخ الیزه در پاریس که در سال ۱۷۲۲ بازگشایی شد، از سال ۱۸۴۸ اقامتگاه رسمی رؤسای جمهور فرانسه بوده است. این کاخ که «آرماند-کود موله» (Armand-Claude Molet) آن را ساخته است،‌ نمونه‌ای عالی از معماری کلاسیک محسوب می‌شود.


کاخ ریاست جمهوری سورینام، پاراماریبو

 

کاخ ریاست جمهوری سورینام در سال ۱۷۳۰ و به سبک «استعماری هلندی» (Dutch Colonial) ساخته شد. کشور سورینام واقع در آمریکای جنوبی،‌ تا سال ۱۹۷۰ مستعمره‌ی هلند بوده است.

 

کاخ ریاست جمهوری ویتنام، هانوی

 

کاخ ریاست جهوری در هانوی، منزل رسمی رئیس جمهور ویتنام است. این کاخ توسط معمار فرانسوی، «آگوستو هنری ویلدیو» (Auguste Henri Vildieu) در سال ۱۹۰۶ تکمیل و با رنگ زرد روشن رنگ‌آمیزی شد.

 

کرملین، مسکو، روسیه

 

کاخ کرملین مسکو،‌ مجموعه‌ای ۶۸ هکتاری و مستحکم است که در قلب شهر قرار دارد. این بنا که در پایان قرن پانزدهم ساخته شد، چنان که فرمانروایان مختلف قدرت را در کشور به دست گرفتند، دوره‌های مختلفی از نوسازی را به خود دید. امروزه، این مجموعه محل اقامت رئیس جمهور روسیه است.

 

کاخ رئیس جمهور ترکیه، آنکارا، ترکیه

 

کاخ رئیس جمهور ترکیه که در پایتخت این کشور،‌ آنکارا واقع است، به سبک سلجوقی طراحی شد. این مجموعه در کل،‌ زمینی حدود سیصد هزار متر مربع را شامل می‌شود.

 

کاخ سفید، واشنگتن، آمریکا

 

پس از آن که بنای اصلی در آتش‌سوزی سال ۱۸۱۴ از بین رفت، کار کاخ سفید جدید در سال ۱۸۱۷ به اتمام رسید. کاخ سفید به عنوان منزل‌گاه مقام ریاست جمهوری آمریکا، ۱۳۲ اتاق، ۳۵ حمام و شش طبقه را شامل می‌شود. برای نمای تمام‌سفید این کاخ ۵۷۰ گالن رنگ مصرف شده است.

 

قلعه‌ی پراگ، جمهوری چک

 

قلعه‌ی پراگ هم اقامتگاه رسمی رئیس جمهور جمهوری چک است. قدمت این ساختمان که ترکیبی از سبک معماری رنسانس و گوتیک است، به قرن نهم بازمی‌گردد. با مساحت تقریبی ۷۰ هزار متر مربع، قلعه‌ی پراگ بزرگ‌ترین مجموعه‌ی قلعه در دنیاست.

 

کاخ بلوو، برلین، آلمان

 

کاخ بلوو برلین توسط معمار آلمانی، «مایکل فیلیپ دانیل باومن» (Michael Philipp Daniel Boumann)، در سال ۱۷۸۶ و به سبک نئوکلاسیک ساخته شد. اگرچه این ساختمان همیشه تحت مالکیت حکومت بوده،‌ در سال ۱۹۹۴ به اقامتگاه رسمی رئیس جمهور تبدیل شد.

 

کاخ ریاست جمهوری آکوردا، آستانه،‌ قزاقستان

 

کاخ ریاست جمهوری آکوردا واقع در آستانه، پایتخت قزاقستان، در سال ۲۰۰۴ افتتاح شد. این کاخ که ارتفاعی ۸۰متری دارد، یک گنبد آبی و طلایی با یک سربرج است. این بنا محصول کار معماران، مهندسان، طراحان و سازندگانی از ده کشور جهان است.

کاخ هافبورگ، وین، اتریش

 

کاخ هافبورگ در وین که در سال ۱۲۷۹ به اتمام رسید، نمونه‌ای حیرت‌انگیز از معماری دوره‌ی باروک است. زمانی این ساختمان مقر پادشاهان ملت آلمان در امپراتوری مقدس روم و همچنین محل اقامت امپراتور اتریش تا سال ۱۹۱۸ بود. امروزه این کاخ منزل رئیس جمهوری اتریش است./کجارو

نظرات (0) کلیک ها: 565

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال



استودانهای سنگی کازرون, تدفين اموات در آيين زرتشتي

آداب مربوط به تدفين اموات در آيين زرتشتي پيوندي آشكار با اسطوره دارد

 

در دوره ساسانیان با رسمي شدن آيين زرتشت به عنوان دين رسمي ايران، برخلاف دوران ديگر، تدفین به روش آیین زرتشتی به صورت یک آیین محترم شمرده میشد از این رو گورستانهای زرتشتی را اغلب به شکل مجموعه ای از استودانها می بینیم و تاکنون هم بنای آرامگاه معتبری را که بر گور شاهان ساسانی ساخته شده باشد سراغ نداریم.

 

انسان در طول تاریخ به اشکال گوناگون امواتش را دفن کرده است. شکل‌هایی از تدفین وجود دارد که با هنجارهای فرهنگ ایرانی و اسلامی ما ناهمخوان است. با این حال نباید فراموش کرد که ملت‌هایی هم هستند که فرهنگ تدفین ما را نمی‌پسندند.در این میان اما مرگ بی‌پرواترین و صریح‌ترین سویه‌ی زندگی و یک واقعیتِ مسلم است. به این جهت یکی از مشکلات انسان‌ها همواره این بوده است که مردگان‌ خود را چگونه و کجا دفن کنند.

 

تدفين در ايران باستان از دير باز به گونه هاي مختلف بوده است. ساده ترين نوع تدفين در ايران، تدفين گودالي است. يعني به طور بسيار ابتدايي گودالي كنده و با توجه به فضاي گودال، جسد را  به حالت جنيني در درون آن قرار مي دادند. اين نوع تدفين مربوط به دوران آغاز نوسنگي (۶۰۰۰ سال پيش از ميلاد) است. با كامل شدن استقرار و ساخت اولين روستاها در ايران، تدفين نيز با معماري و ضرورت هاي آن هماهنگ شد و با مصالح خشتي و گلي، تدفين هايي را ترتيب دادند. در برخي مناطق نيز همواره در يكي از گوشه هاي اتاق، فضايي را براي نگهداري استخوان هاي مردگان در نظر مي گرفته اند.

 

اين استخوانها به صورت تدفين ثانويه يعني تدفيني كه جسد قبلاً در محوطه ديگري از گوشت و بافت ماهيچه ها پاك شده و فقط اسكلت باقي مي ماند ، صورت مي گرفته است. از دوره آغاز شهرنشيني به بعد به خصوص در دوران تاريخي ايران پيش از اسلام، اولين قبرستان به صورت منظم به چشم مي خورد كه نشانگر وجود سازمانهاي اجتماعي در امر تدفين است.

 

در دوره هخامنشي نیز به طور کلی در تدفین شاهان به دو نوع تدفين به صورت گور دخمه‌هاي که در دل کوه کنده‌شده‌اند و مقابر سنگی ساخته شده در فضای باز بر ميخوريم. برخي از تدفين ها نيز به صورت تابوتي است و اين تابوت ها سفالي (به شكل قايق یا وان حمام ) بوده و يا تدفین در خمره های بزرگ سفالی صورت می گرفته كه اين سنت بيشتر در دوره پارت مرسوم بوده است. با بررسی تابوتهای سفالی پارت و پیشینه تابوتهای سفالی در ایران به این نکته می توان پی برد که تدفین تابوتی در دوران پارت( تابوتهاي وانی) ادامه سنتهای پیشین و به خصوص دوره ایلام است.

 

در دوره ساسانیان با رسمي شدن آيين زرتشت به عنوان دين رسمي ايران، برخلاف دوران ديگر، تدفین به روش آیین زرتشتی به صورت یک آیین محترم  شمرده میشد از این رو گورستانهای زرتشتی را اغلب به شکل مجموعه ای از استودانها می بینیم و تاکنون هم بنای آرامگاه معتبری را که بر گور شاهان ساسانی ساخته شده باشد سراغ نداریم.

 

آداب مربوط به تدفين اموات در آيين زرتشتي پيوندي آشكار با اسطوره دارد. بايد توجه داشت كه در دين زرتشت مرگ كار اهريمن و به مفهوم پيروزي وي بر آفرينش نيك است و به اين دليل جسد جاي « ديوان» است. در اين مسير هر چه روان فرد درگذشته نيكو كارتر بوده پيروزي اهريمن بر وي دشوارتر و به نيروي اهريمني بيشتري براي رسوخ كردن به جسد مرده نياز بوده است و به همين دليل جسد فرد نيكو كار منشاء بزرگتري براي آلودگي است ، تا كالبد مرد بد كاري كه دست يافتن به مرگ او آسانتر است.

 

بسياري از آداب مربوط به مردگان با تطهير از آلودگي ، پيوند دارد. از آنجا كه تن مرده منشاء آلودگي است ، تدفين او در خاك روا نيست چرا كه زمين را كه عنصري مقدس نزد زرتشتيان است را آلوده ميساخته و سوزانيدن جسد نيز جايز نيست ، زيرا آتش را آلوده ميكرده است اين ايده و عقيده و احترام زرتشتيان به اين عناصر باعث تدفين اموات در برج هاي خاموشي ( دخمه )و استودانهاي سنگي شده است.

 

زرتشتیان در گذشته ، دور از آبادی ، شهر و مكان مسكونی بر روی كوههای نه چندان مرتفع فضایی را با رعایت آداب و رسوم مخصوص دینی در نظر گرفته و شالوده ریزی می کردند و حصاری به دور آن بالا می بردند. این حصار ، دیوار مدور ضخیمی به شكل برج است كه از مصالحی نسبتا محكم و با دوام ساخته شده و به وسیله پلكانی ازسطح زمین هموار به درب دخمه ها متصل می شود.

 

استودانهای سنگی کازرون, تدفين اموات در آيين زرتشتي

استودانهای سنگی کازرون

 

این دخمه ها دارای چندين اتاق و احتمالا 2 طبقه و يکی از اين اتاقها ، ويژه آتش سوزها و فاصله دخمه از اتاق آتش سوزها حدود 150 تا 200 متر بوده است. کار آتش سوزها که معمولا 2 نفر بودند عبارت از اين بود که از روزی که تن در گذشته را به‌داخل دخمه مي سپردند شب‌ها تا 3 شب در آن اتاق که يک پنجره مستقيما رو به دخمه داشت از سر شب تا بامداد آتش بسوزانند.

 

اين آيين از آنجا سرچشمه ميگيرد که چون بنا بر باور زرتشتيان روان فرد در گذشته تا 3 شبانه روز در اطراف و بالای سر كالبد  فرد در گذشته در پرواز است تا پس از شب سوم به آسمان پرواز کند در مدت اين 3 شب آتش روشن ميكنند تا روح پس از مرگ از تاريکی و تنهايي نترسد.

 

سطح داخلی دخمه به صورت پهنه ی گردی است كه تمام آن با تخته سنگهای بزرگ مفروش شده و به طور كلی به چهار قسمت تقسیم بندی می شود. نوار دایره ی انتهایی متصل به دیوار پیرامون دخمه مخصوص مردها و نوار دایره ی میانی بعد از قسمت مردها مخصوص زنها ونوار دایره ی داخلی بعد از زنها نيز مخصوص كودكان است.

 

در مركز دایره ، چاه استودان يا استخوان دان است  كه با سنگ مفروش شده است . وقتی اجساد به وسیله ی مرغان لاشه خور از گوشت و پوست تهی و تحت تاثیر آفتاب كاملا خشك می شد ، استخوانها را در آن چاه می ریختند تا تبدیل به خاك شود و اینجا بود كه توانگر و درویش به هنگام مرگ در ته این چاه یكسان می شدند.

 

 طرح و نقشه این  دخمه ها  كلا یكسان  و در و دیوار و سطح دخمه مشخصات و اندازه های معینی ندارند بلكه بر حسب نیاز و جمعیت شهرها و روستاهای زرتشتی نشین بنا می شدند .

گيرشمن در کتاب ايران از آغاز تا اسلام به اين نکته اشاره مي کند که پيشينيان مرده را نمي بايست به خاک بسپارند يا بسوزانند و يا در آب غرق کنند زيرا بيم داشتند که بدين وسيله سه عنصر  مقدس زمين، آتش و آب را آلوده سازند پس مي توان عنوان کرد که عرضه تن مردگان به پرندگان در دخمه از زمانهای خيلی دور شايد از زمان مادها در سرزمين ايران رايج شده است و هدف پاکيزه ماندن خاک، آتش و آب بوده است.

 

استودانهای سنگی کازرون, تدفين اموات در آيين زرتشتي

 تدفين در ايران باستان

 

مسلما هر روش تدفینی مزایا ومضراتی دارد ، بنا به عقیده ی آن دسته از زرتشتیان كه به گذاردن جسد در دخمه اعتقاد دارند ، این كار مزایای بسیار دارد كه تدفین و خاكسپاری ندارد. اولا، فرقی بین دارا ونادار وشاه وگدا نیست. ثانیا، جسد بی جان مردگان به جای اینكه در زیر خاك پوسیده و طعمه ی كرمها ، موشها وانگلها شود ، در مقابل آفتاب خشك شده و توسط پرندگان و لاشخورها خورده می شوند.

 

حتی دیده شده كه بسیاری از مردگانی را كه در قدیم در دخمه می گذارده اند ، روز های بعد زنده شده و به میان جماعت بازگردانیده می شدند .  شاید به آن دلیل كه فرد در اثر ایست قلبی یا كاهش سطح هشیاری كاملا از دست رفته تلقی می شده و حال آنكه با تحریك لاشخوران و پرندگان به مانند یك شوك ، هشیاری خود را باز یافته است.

 

 تا نزديك شصت سال پيش زرتشتيان ايران در شهرهای کرمان، يزد، تهران و ديگر شهرهای زرتشتي نشين برای از بين بردن تن در گذشتگان خود از دخمه يا برج خاموشان استفاده می کردند که برخی از اين دخمه ها قديمی و کهنه مي‌باشد و برخی ديگرجديدتر می باشند. پس از آن در تهران از ميانه دهه 1310 و در کرمان پس از دهه 1320 ودر يزد پس از دهه 1340 دخمه ها تبديل به آرامگاه‌ها شدند.

 

نوع دیگر تدفین در دوره ساسانی استفاده از استودانهای سنگی است. استودان ( استخواندان) جایگاهی است برای انباشتن استخوان اموات وهمانگونه که از نام آن پیداست (استو) به معنای استخوان و( دان) به معنای جایگاه است این نوع سازه در حیطه دین زردتشت کاربرد دارد .این استودانها بیشتر درقله کوههای کم ارتفاع و یا تپه ماهورها ساخته میشده تا محلی امن و دور از مناطق مسكوني باشد.

 

اين استودانها در دوره ساساني براي تدفين مردگان مورد استفاده قرار مي گرفته بدين صورت كه اجساد را ابتدا در بلندي هاي كوه و صخره ها قرار مي دادند و بعد از مدتي كه فقط استخوان هاي آن باقي مي ماند آن استخوان ها را در داخل استودانها و تابوت هاي سنگي قرار مي دادند ، از اين رو اين قبور را استودان مي ناميدند. استودان ها دارای شکل خاصی نیستند و ممکن است حتی شکل هندسی دقیقی نداشته باشند برخی از آن ها دایره ای شکل برخی ذوزنقه ای شکل و برخی چهار گوش و مستطیل شکل هستند.

 

شهرستان كازرون یکی از بخش های استان پهناور فارس و به لحاظ موقعیت جغرافیایی در غرب آن واقع گردیده است. اين شهرستان در گذشته از اهمیت خاصی در دوره ساساني برخوردار بوده است و منطقه اي زردشتي نشين بوده كه تا 5 قرن پس از اسلام نيز بر دين خود پايدار مانده بودند .

 

این شهرستان دارای آثار باستانی و جاذبه های گردشگری بسیاری است که همگی از اهمیت این شهر در طول تاریخ سخن می گویند.از جمله این آثارشهر تاریخی بیشاپور است كه در فاصله 23 کیلومتری غرب کازرون و در حاشیه رودخانه باستانی بیشاپور با وسعتی نزدیک به 200 هکتار به دستور شاپور اول ساسانی ساخته شده است گستردگي آثار مربوط به دوره ساساني نشانگر اهميت اين منطقه دراين دوره است.

 

در محدوده اين شهر تاريخي علاوه بر بناهاي باستاني و نقوش برجسته هاي ساساني چندين استودان سنگي وجود دارد كه تعدادی از آنها بر روي كوه مشرف بر شهر بيشاپور در مجاور قلعه دختر وبرخی از آن نیز بر روي كوهي واقع در كنار روستاي عمويي در 500 متري اين شهرتاریخی قرار دارد.علاوه بر این استودانها در قسمت شمالی شهر کازرون نیز تعداد 8 استودان سنگی  ( گور سنگی ) بر روی صخره کوه .... نیز به چشم می خورد که مستطیل شکل و دارای ابعاد و اندازه های گوناگون می باشند و در کنار آنها بقایای سفالینه های شکسته به وفور دیده می شود.

 

استودان هاي اين منطقه مستطیل شکل و دارای کف سنگی و دیوار های سنگی کوتاه و گاه کمی بلند هستند وهیچکدام سقف ندارند . در كناراين استودانها  بقاياي خرده سفال و  زيور آلاتي از جنس شيشه و مهره هاي رنگي نيز ديده شده كه این امر یکی از عادات زردتشتیان باستان و اعتقاد به حیات پس از مرگ و  قرار دادن اشیائ شخص مرده در کنار جسد وی را نشان میدهد.وجود اين استودانها، نقوش برجسته ها و مجسمه شاپور اول ساساني واقع در غاري  در اين منطقه حاكي از اهميت و قداست اين كوهها در دوره ساساني است.

 

منبع:kazeroonnema.ir

نظرات (0) کلیک ها: 746