امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

این یک افسانه است که کسب و کارهای کوچک به دست کارآفرینان واقعی ساخته می شود. واقعیت این است که اغلب کسب و کارها را کسانی می سازند که قبلا برای دیگران کار می کرده اند.

مجله پنجره خلاقیت : این یک افسانه است که کسب و کارهای کوچک به دست کارآفرینان واقعی ساخته می شود. واقعیت این است که اغلب کسب و کارها را کسانی می سازند که قبلا برای دیگران کار می کرده اند (مانند طراحان، نجارها، ...). آنها کار خود را بلد هستند، پس تصمیم می گیرند وارد دنیای کسب و کار شوند، و این تصور خطرناک را دارند که مهارت های فنی بالای شان برای اداره کسب و کاری مربوط به آن تخصص کافی است.

مایکل گربر معتقد است برای راه اندازی کسب و کار کوچک باید این فرآیند هفت مرحله ای را طی کنید:
 
 خلاصه ای از کتاب «افسانه کارآفرینی»

1. هدف اصلی خود را در زندگی مشخص کنید. هدف اصلی شما نباید کسب و کارتان باشد، بلکه هدف تان مربوط به خود زندگی باشد.

2. هدف استراتژیک خود را تعیین کنید. وقتی کسب و کارتان ساخته شد چه شکلی دارد و چطور کمک می کند شما به هدف بزرگ زندگی خود نزدیک تر شوید.

3. استراتژی سازمانی خود را بیابید تا بتوانید ارزیابی و مستندسازی کنید و نقش ها را طوری تعیین کنید که به سمت مجموعه ایده آل خود حرکت کنید.

4. استراتژی مدیریت خود را تعیین کنید تا هر کسی که استخدامش کردید بتواند دقیقا مثل شما کارها را انجام دهد.

5. استراتژی انسانی خود را تعیین کنید. یعنی تیمی بسازید که کارهای مورد نظر شما را انجام دهند. کسب و کارتان به چه نقش هایی نیاز دارد و چه کسانی می توانند آن نقش ها را بر عهده بگیرند؟

6. استراتژی بازاریابی خود را تعیین کنید. نیازهای مشتری را درک کنید و محصولی بسازید که آن نیاز را برآورده کند.

7. استراتژی سیستمی خود را برقرار کنید. از جمله سیستم های سخت افزاری و نرم افزاری برای انجام تعهدات داده شده به مشتریان.

کسب و کارتان باید از هدف اصلی شما در زندگی پشتیبانی کند. کسب و کار نباید خود هدف زندگی باشد. به این منظور برای رشد کسب و کارتان باید هفت مرحله بالا را طی کنید.

شش قانون برای کسب و کار موفق و قابل الگوبرداری:

برای سهامداران و افراد ذی نفع سازمان تان ارزش مداوم خلق کنید.

کاری کنید تا افرادی با پایین ترین سطح مهارتی بتوانند کارها را انجام دهند.

دقت و نظم را در کارهای تان رعایت کنید.

تمام کارهای لازم را به شکل دستورالعمل های اجرایی درآورده و ثبت کنید.

به مشتریان خدمات قابل پیش بینی، یکسان و قابل اعتماد ارائه دهید.

از کدها، رنگ ها و علایم یکسان استفاده کنید. (مثل رنگ وسایل و لباس ها)

همه ما شخصیت های چند بُعدی داریم، با ویژگی هایی که اغلب با هم در تضاد هستند. کسی که صاحب یک کسب و کار است فقط کارآفریان، یا مدیر و یا متخصص نیست. صاحب کسب و کار همه این سه شخصیت را دارد؛ این سه شخصیت همزمان در یک فرد بروز پیدا می کند. به این ترتیب چنین شخصی باید با تمایلات، نیازها و خواسته های هر سه وجه این شخصیت کنار بیاید.
 
خلاصه ای از کتاب «افسانه کارآفرینی»

سه جنبه شخصیت صاحب کسب و کار

1. کارآفرین

  • خالق چشم انداز، رویاپرداز و نوآور است.
  • در آینده زندگی می کند.
  • تشنه کنترل و تغییر است.
  • برای پیش بردن کسب و کار ایده آل است.

2. مدیر


  • شخصیتی عملگرا، برنامه ریز و دارای قدرت سازماندهی است.
  • در گذشته زندگی می کند.
  • تشنه نظم و سازماندهی است.
  • مشکلات را می بیند و وضعیت موجود را حفظ می کند.
  • برای حفظ ثبات و دوام کسب و کار ایده آل است.

3. متخصص

  • صاحب تخصص و اهل انجام دادن کارهاست.
  • در زمان حال زندگی می کند.
  • دوست دارد در زیر و بم کار غرق شود. به رویاها و چشم انداز و سیستم ها علاقه ای ندارد.
  • برای اجرا ایده آل است.

برای این که کسب و کاری رشد و تکامل یابد، صاحب آن باید از تغییر استقبال کند تا نیازهای آن کسب و کار را برآورده کند.

گربر سه مرحله را برای رشد یک کسب و کار معرفی می کند: طفولیت، رشد و بلوغ.

در مرحله طفولیت، متخصص خود به تنهایی تمام کارها را انجام می دهد. اگر متخصص را از کسب و کار حذف کنید، چیزی از آن باقی نمی ماند.

در مرحله رشد و توسعه، متخصص از منطقه امن خود خارج شده و مهارت های جدیدی می آموزد و در اولویت های خود برای نحوه گذراندن زمان خود تجدید نظر می کند.

در مرحله بلوغ، کسب و کار کاملا درک می کند که چطور به اینجا رسید و دقیقا می داند که چه باید بکند تا به نقطه هدف خود برسد.

شرکت هایی که بلوغ می رسند (مانند دیزنی، اپل، ...) از همان ابتدا، تصویر روشنی دارند از این که وقتی به مرحله بلوغ برسند چه شکلی خواهند بود و از ابتدای کار طوری رفتار می کنند که انگار به آن مرحله رسیده اند. کلید رشد کسب و کار این است که از همان اوایل مسیر با این هدف برنامه ریزی کنیم که روزی کسب و کارمان بدون حضور خودمان بچرخد و رشد کند.

همچنین طرح کسب و کارتان را باید طوری بریزید که هماهنگی و تعادل میان سه شخصیت شما را برقرار کند. به این ترتیب کارآفرین کسب و کار را به پیش می راند. مدیر ثبات و دوام آن را تضمین می کند، و متخصص با بخش های عملی و زیروبم آن سروکار دارد.

مایکل گربر معتقد است شما باید روی کسب و کارتان کار کنید، نه داخل آن. باید طوری آن را بسازید که قابل الگوبرداری و تکرار باشد. چه بخواهید در آینده آن را بفروشید و چه بخواهید امتیاز آن را به کسی واگذار کنید، این تنها راهی است که مطمئن شوید کسب و کارتان به شما وابسته نیست.
 
به این منظور برای اعطای حق امتیاز، نه تنها حق بازاریابی و فروش محصولات خود را به دیگران می دهید، بلکه کل سیستم کسب و کارتان را منتقل می کنید. برخلاف نرخ بالای شکست کسب و کارهای سنتی، مدل اعطای نمایندگی یا حق امتیاز 95 درصد احتمال موفقیت دارد.

مجموع رتبه (0)

0 از 5 ستاره

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر به عنوان مهمان

0
  • هیچ نظری یافت نشد